ماجرای هدیه آهنگساز مشهور به مردم انقلابی | «شب نورد» چگونه متولد شد؟
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۹۲۹۱۶
همشهری آنلاینـ حمیدرضا رسولی: محمدرضا لطفی در یکی از شبهای پرالتهاب بهمن ۱۳۵۷ سراسیمه به خانه بر میگردد و در جستوجوی قطعه شعری که احوال مردم معترض را توصبف کند به شعری از اصلان اصلانیان میرسد. قطعه شعری که شاعر در بیت اول میگوید: «شب است و چهره میهن سیاهه، نشستن در سیاهی گناهه».
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
قطعه یا سرود شب نورد در شرایطی ساخته شد که شاه فرار کرده بود و امام خمینی(ره) قصد ورود به کشور را داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خانه محمدرضا لطفی در بلوار کشاورز و نزدیک به میدان انقلاب، یکی از کانونهای اصلی تظاهرات مردمی واقع شده و لطفی از نزدیک شاهد موج اعتراضهای و آمادگی توده مردم از ورود امام(ره) به تهران بود. او که در آن سالها بهعنوان یکی از موزیسینهای حرفهای در رادیو فعالیت میکرد به همراه عده دیگری از هنرمندان آن موقع استعفا داد و به موج اعتراضها پیوست. لطفی روزها به کانونهای اصلی تجمع در محدوده میدان انقلاب و امیرآباد میرفت و شاهد عبور و مرور آمبولانسهایی بود که پیکر شهدا و زخمیها را به بیمارستان هزار تختخوابی میبرد.
او در یکی از همان شبهای پرالتهاب بهمن ۱۳۵۷ سراسیمه به خانه بر میگردد و در جستوجوی قطعه شعری که احوال مردم معترض را توصبف کند به شعری از اصلان اصلانیان میرسد. قطعه شعری که شاعر در بیت اول میگفت: «شب است و چهره میهن سیاهه، نشستن در سیاهی گناه»
محمدرضا لطفی شعر را زیر لب زمزمه میکند و سه تارش را برمیدارد، ضبط را روشن میکند و آنقدر مینوزاد و میخواند تا نغمه و ریتم مناسب شعر را مییابد و همان شب آهنگ شب نورد را میسازد. لطفی و شجریان که سالها در رادیو همکاری میکردند برای ضبط این اثر به توافق رسیدند و اینگونه بود که سرود شب نورد شبانه در استودیو بل که حوالی محله بهجتآباد و خیابان لارستان بود ضبط شد و نوای حماسیاش به گوش مردم رسید.
چند روز بعد از ضبط این اثر، انقلاب به پیروزی میرسد و محمدرضا لطفی نوار مادر و اصلی شب نورد را به تلویزیون که از طرف انقلابیون تسخیر شده میبرد و تحت عنوان «هدیه اهالی موسیقی» به انقلاب و مردم انقلابی تقدیم میکند.
شب است و چهره میهن سیاهه/نشستن در سیاهیها گناهه
تفنگم را بده تا ره بجویم/که هر که عاشقه پایش به راهه
برادر بیقراره برادر شعلهواره/برادر دشت سینهش لالهزاره
شب و دریای خوفانگیز و توفان/من و اندیشههای پاکپویان
برایم خلعت و خنجر بیاور/که خون میبارد از دلهای سوزان
برادر نوجوونه برادر غرق خونه/برادر کاکلش آتشفشونه
تو که با عاشقان دردآشنایی/تو که همرزم و همزنجیر مایی
ببین خون عزیزان را به دیوار/بزن شیپور صبح روشنایی
برادر بیقراره برادر نوجوونه/برادر شعلهواره برادر غرق خونه
کد خبر 827361 برچسبها انقلاب اسلامی ایران تهران تاریخ انقلاب اسلامی ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: انقلاب اسلامی ایران تهران تاریخ انقلاب اسلامی ایران محمدرضا لطفی قطعه شعری شب نورد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۹۲۹۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای دریافت انگشتر مقام معظم رهبری توسط یک کارگر
یک کارگر با طرح درخواستی مبتکرانه موفق به دریافت انگشتر رهبر انقلاب شد.
به گزارش ایسنا، صبح چهارشنبه پنجم اردیبهشت در جریان دیدار هزاران نفر از کارگران با حضرت آیتالله خامنهای یکی از کارگران در اقدامی مبتکرانه برای دریافت انگشتر رهبر انقلاب بر روی چفیهای نوشت : (انگشتر آقا» و آن را حین بیانات رهبر انقلاب بالای سر خود گرفته بود.
رهبر انقلاب در واکنش به اقدام این کارگر در انتهای بیانات خود گفتند: آن آقایی که یک چفیه بلند کرده و روی آن نوشته انگشتر، آن آقا اگر انگشتر میخواهد بیاید...
این روایت را در ادامه ببینید.
کانال عصر ایران در تلگرام